خیز جدید برای ناآرام سازی لبنان با وجود سایه کرونا
نشانه های موجود حاکی از این است که گروه موسوم به 14 مارس در لبنان و حامیان خارجی آن، دوباره قصد ایجاد بی ثباتی و اخلال در امور این کشور را دارند.
ا
ز جمله این نشانه ها می توان به بازگشت سعد حریری از فرانسه ، دیدار سفیر امریکا با ولید جنبلاط و متعاقب آن ازسرگیری و تشدید تماس ها میان وی و دو عضو دیگر مثلث 14 مارس یعنی سمیر جعجع و سعد حریری، از سرگیری اتهام زنی ها به دولت حسام دیاب و از همه مهمتر ترور نافرجام 4 عضو نیروی حزب الله در نقطه مرزی لبنان و سوریه و همچنین از سرگیری جنگ روانی و فراخوان ها به برگزاری تجمعات اعتراض آمیز اشاره کرد. حال سوال این است که علت و انگیزه این اخلال گری ها چیست و دولت لبنان و حامیان آن از جمله حزب الله چه اقداماتی انجام داده اند و چه راه کارهایی در اختیار دارند؟
در باره چرایی توسل مجدد به آشوب سازی در لبنان می توان گفت که این یک پروژه نیمه تمام بود که از اعمال فشاربر سعد حریری برای کناره گیری از نخست وزیری آغاز شد و چند ماه ادامه یافت و حتی پروژه مشابهی در عراق استارت زده شد اما بعد از ظهور و شیوع کرونا، اعتراضات مهندسی شده در مناطق مختلف جهان از جمله لبنان فروکش کرد و اکنون به چند دلیل در لبنان از سرگرفته شده است:
نخست اینکه دولت لبنان با کمک حامیان خود از جمله حزب الله از بحران کرونا سربلندبیرون آمد و برگه موفقیت جدیدی به نام خود ثبت کرد حال آنکه مخالفان دولت و حزب الله انتظار داشتند با شیوع کرونا توان و بنیه دولت و مقاومت بیش از پیش تضعیف خواهد شد.
از این رو یکی از علل و اهداف مخالفان از توسل زودهنگام به ازسرگیری آشوب ها در حالی که هنوز خطر کرونا به طور کامل برطرف نشده است از بین بردن موفقیت حاصل شده برای دولت و مقاومت لبنان و جلوگیری از تبدیل آن به یک برگه دیگر و فرصت سازی از آن بوده است. نکته قابل توجه و تامل دیگر در این زمینه این است که آشوب سازی ها در لبنان و عراق با هدف نهایی چالش سازی علیه ایران بوده است اما برخلاف تصور طراحان این پروژه ، ایران نیز از بحران ناشی از کرونا سربلند بیرون آمده است و حتی در مواردی توانسته تهدیدهای ناشی از آن را به فرصت تبدیل کند.
و البته یک عامل دیگری که از این زاویه می توان به آن اشاره کرد این است که عراق که همانند لبنان در معرض پروژه براندازی و آشوب طلبی قرار داشت ، اکنون در آستانه تشکیل دولت جدید قرار دارد و لذا لبنان تنها جایی است که مخالفان مقاومت می توانند روی آن حساب کنند ضمن اینکه نتانیاهو برای فرافکنی بحران ناشی از انسداد سیاسی در داخل به بحران سازی در خارج نیاز دارد و لذا به ترور نافرجام اعضای حزب الله علیرغم هشدارقبلی سید حسن نصرالله دست زد و اگر به نتیجه می رسید با پاسخ شدید حزب الله مواجه می شد که در نهایت به بروز یک جنگ هرچند محدود می انجامید که نتانیاهو از آن سود می برد.
در چنین وضعیتی ، حزب الله و مقاومت به دقت اوضاع را رصد می کند و تحولات میدانی را با همه جوانب سیاسی آن می سنجد و سپس دست به اقدام می زند. از این رو حزب الله برای اینکه بهانه را بدست نتانیاهو برای فرافکنی بحران داخلی ندهد از پاسخ نظامی به ترور نافرجام اعضای خود در مرزسوریه خودداری کرد اما بلافاصله با ایجاد چند حفره در دیوار الکترونیک مرزی که در آن از همه حس گرهای فوق پیشرفته استفاده شده است، این هشدار و پیام را یکبار دیگر به رژیم صهیونیستی داد که هرگونه اقدام تحریک آمیز و یا توسل مجدد به پروژه آشوب طلبی در فضای پسا کرونا آثار و پیامدهای پیش بینی نشده به همراه خواهد داشت و نتیجه جنگ آتی ورود به داخل فلسطین اشغالی خواهد بود.
-----------------------------------
احمد کاظم زاده