یادداشت روز
صاحبخانههای دیروز آوارگان امروز
مسلمانان روهینگیا با دروغگو خواندن آنگ سان سوچی رئیس حزب حاکم میانمار از جامعه جهانی بخصوص قضات دیوان کیفری بین المللی مستقر در لاهه خواستند اظهارات وی را در نشست این دیوان باور نکنند.
وی با رد جنایات ارتش میانمار در نسل کشی مسلمانان روهینگیا، مسئولیت آواره شدن آنان از خانه و کاشانه شان را متوجه شبه نظامیان روهینگیا کرد که به ادعای سوچی برای استقلال مناطق مسلمان نشین میانمار با ارتش این کشور میجنگند. این در حالی است که مجامع بین المللی از جمله دیوان کیفری بین المللی پیشتر ضمن محکوم کردن جنایات ارتش میانمار ضد مسلمانان روهینگیا در سال ۲۰۱۷، بر اقدام نظامیان این کشور درکشتارغیر نظامیان و تجاوز به دختران و زنان و آتش زدن خانههای مسلمانان روهینگیا صحه گذاشته بود.
دیوان کیفری بین المللی مستقر در لاهه در پی شکایت دولت گامبیا به نمایندگی از کشورهای اسلامی رسیدگی به اتهام نسل کشی مسلمانان روهینگیا از سوی ارتش میانمار را آغاز کرده است.
در پی جنایات گسترده بوداییان افراطی و نظامیان تندرو این کشور در سال ۲۰۱۷ ضد مسلمانان روهینگیا بیش از ۷۰۰ هزار تن از آنان در کشورهای همسایه بخصوص بنگلادش آواره شده اند. جامعه جهانی انتظار داشت آنگ سان سوچی که در سال ۱۹۹۱ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد از مسلمانان روهینگیا در برابر جنایات ارتش میانمار حمایت و به عنوان رئیس حزب حاکم این کشور کشتار مسلمانان روهینگیا را متوقف کند اما در عمل وی به عنوان سخنگو و حامی سرسخت ارتش میانمار عمل میکند که از سوی محافل بین المللی به کشتار و نسل کسی مسلمانان روهینگیا متهم است.
به همین دلیل همزمان با حضور سوچی در لاهه، تظاهرات گستردهای در محکومیت وی در این شهر واقع در هلند برگزار شد.
صاحبخانههای دیروز آوارگان امروز
سوچی در حالی گستاخانه مسلمانان روهینگیا را به استقلال طلبی در میانمار متهم میکند که آنان مردمانی ریشه دار و دارای سابقه کهن آباء و اجدادی در منطقه آراکان، استان غربی راخین فعلی در میانمار به شمار میروند. در واقع قوم روهینگیا به لحاظ سابقه تمدنی از صاحبان اصلی این کشورمحسوب میشوند.
روهینگیاها در سرزمین آراکان به تشکیل نظام پادشاهی تحت عنوان سلسله "سلیمان شاه " اقدام کردند که از سال ۱۴۳۰ تا ۱۷۸۴ و به مدت ۳۵۰ سال به صورت متوالی ادامه داشت وحتی اقدام به ضرب سکههایی کرده بودند که بر روی آنها عبارات اسلامی همچون "توحید " حک شده بود.
تقریبا تا سال ۱۷۷۴ میلادی مسلمانان در آراکان مشکلی نداشتند، اما با به قدرت رسیدن یک بودایی به نام "بوداپایا " در همجواری منطقه آراکان، مشکلات مسلمانان روهینگیا نیز آغاز شد. وی با تسلط بر بخشهایی از این منطقه، اجرای قوانین اسلامی را ملغی کرد. از آن زمان اختلافات میان مسلمانان و بوداییها آغاز شد. با این حال مسلمانان همچنان از موقعیت مناسبی در منطقه برخوردار بودند تا اینکه در سال ۱۸۲۴ انگلیس، میانمار را اشغال و آن را به دولت استعماری "هند-انگلیس " الحاق کرد.
در این زمان برخی از مسلمانان از هند کوچ کرده و وارد منطقه آراکان شدند زیرا این منطقه از کسب و کار مناسبی برخوردار بود و مسلمانان توانسته بودند حکومتهایی را در آراکان ایجاد کنند که سایر مسلمانان را برای کوچ به این منطقه وسوسه و ترغیب میکرد.
تحت فشارهای استعمار انگلیس مسلمانان از سایر بخشهای حوزه شبه قاره به سمت آراکان حرکت کردند. در سایر مناطق اطراف آراکان نیز مسلمانان از جمله بنگالیها از بیم حمله بوداییان و یا فشارهای حکومتهای محلی به سمت آراکان کوچ کردند. به همین دلیل مردمان قدیمی این منطقه هند و آریایی تلقی میشوند و به خاطر کوچ برخی بنگالیها به آراکان حکام میانمار آن را دستاویزی برای اخراج مسلمانان روهینگیا از مناطق آباء و اجدادیشان قرار داده اند.
در سال ۱۹۳۷ انگلیس در راستای سیاستهای استعماری خود وکوچک کردن کشورها، میانمار را که در آن زمان برمه نامیده میشد به همراه منطقه آراکان از مستعمرات هند خود جدا و به عنوان مستعمره مستقلی اعلام کرد که تحت عنوان برمه انگلیس شناخته میشد.
هستههای اولیه مقابله با استعمار انگلیس از سوی مسلمانان میانمار تشکیل شد و آنان با تمام توان در برابر آن ایستادند. از اینرو برخی مصائب و مشکلات کنونی مسلمانان روهینگیا در راخین ناشی از سیاست انتقام جویی انگلیس تلقی میشود که با سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن، میانمار را نیز مانند سایر مستعمرههای قبلی خود با فرقه گرایی روبرو کرده است. در سال ۱۹۴۲ انگلیسیها با تحریک بوداییان ضد مسلمانان روهینگیا، باعث شدند تا بیش از یکصد تن از آنان کشته شوند. به رغم این گونه دسیسهها انگلیس ناگزیر به شناسایی استقلال میانمار در سال ۱۹۴۸ شد؛ اما آزار و اذیت مسلمانان روهینگیا در سال ۱۹۶۲ بعد از تشکیل حکومت نظامیان در میانمار شدت گرفت. در سال ۱۹۷۸ در عملیات ارتش میانمار به نام "شاه اژدها " ضد مسلمانان روهینگیا حدود ۲۰۰ هزار تن از آنان به بنگلادش گریختند.
در واقع نظامیان حاکم بر میانمار از زمان استقلال این کشور سیاست حذف مسلمانان روهینگیا اتخاذ کردند تا ضمن تصاحب اموال آنان کشوری براساس آیین بودا تشکیل دهند. "یونو " اولین رئیس جمهوری میانمار مسئول رسمی کردن آیین بودا در میانمار بود.
در این زمینه سایر مذاهب و گروههای قومی یا مجبور به همسان شدن با بوداییان شدند و یا آنکه به اجبار مهاجرت کردند. دولت نظامی میانمار در سال ۱۹۸۲ با لغو تابعیت مسلمانان روهینگیا رسما حذف آنان را آغاز کرد. از میان حدود ۱۳۵ قوم و نژاد در میانمار ۸ قوم از حق شهروندی محروم شدند که مهمترین آنها مسلمانان روهینگیا بودند.
در تکمیل محرومیت حقوقی و شهروندی مسلمانان روهینگیا در سال ۱۹۸۲ دولت نظامی میانمار طرح ۱۱ مادهای را تصویب کرد که به طور کامل و مشخص شده مسلمانان روهینگیا از تمام حقوق شهروندی محروم شدند. عدم اعطای کارت شهروندی و شورشی خطاب کردن آنان، تحمیل کاهش رشد جمعیت، ممانعت از سفر در داخل میانمار مگر با دریافت مجوز، محرومیت از تحصیل در مراکز آموزش عالی، ممنوعیت استخدام در مراکز دولتی، ممنوع کردن هرگونه حق مالکیت، ممنوعیت ساخت و ساز حتی تعمیر مساجد، اعمال فشار برای بودایی کردن مسلمانان روهینگیا، صدور رای به نفع بوداییان در دادگاه ها، اجرای این برنامهها بدون کشتار مسلمانان روهینگیا و تاکید بر افزایش زاد و ولد بوداییان، مواد ۱۱ گانه دولت نظامی میانمار ضد مسلمانان روهینگیا است.
برای اجرای اهداف نظامیان در حذف مسلمانان روهینگیا از میانمارهمکاری نظامیان با راهبان بودایی افراطی ضروری بود تا نظامیان برای کشتار مسلمانان روهینگیا توجیه مذهبی نیز داشته باشند. در این میان یکی از راهبان تندرو به نام "آشین ویراتو "که بن لادن بوداییان لقب گرفته است تلاش دارد بوداییان را ضد مسلمانان روهینگیا تهییج کند. در حالی که نام بوداییان همواره تداعی گر آرامش و دوری از خشونت و پرداختن به ریاضتها و عبادتهای مخصوص خود بوده و اصل پرهیز از خشونت و تجاوز به حقوق سایر انسانها از جمله اصول اساسی آیین بودا بوده است؛ اما راهبههای افراطی مانند آشین ویراتو که با ایده تصفیه مذهبی و جلوگیری از گسترش اسلام در مناطق تحت تسلط بوداییان فعالیت میکنند پیروان خود را به دوری از مسلمانان، ازدواج نکردن با آنان، معامله نکردن با مسلمانان، بیرون راندن آنان از منازلشان و آتش زدن خانه هایشان توصیه و سازماندهی میکنند.
فعالترین گروه تروریستی که از سوی آشین ویراتو تشکیل شده و ضد مسلمانان روهینگا وارد عمل شده است گروه موسوم به "۹۶۹ "است که همچنان به کشتار مسلمانان روهینگیا ادامه میدهد. از اینرو دولت گامبیا در طرح شکایت خود به دیوان کیفری بین المللی در لاهه ابتدا خواهان توقف فوری جنایات نظامیان و بوداییان تندرو و افراطی ضد مسلمانان روهینگیا شده است.
از اینرو مسلمانان روهینگیا از این دیوان انتظار دارند براساس قراین و شواهدی که از نسل کشی آنان در میانمار در اختیار دارد در مورد عملکرد نظامیان تندرو میانمار در برخورد با مسلمانان روهینگیا قضاوت نماید زیرا مدعیان غربی به اصطلاح دفاع از حقوق بشر بارها با آنان ابراز همدردی کرده و با حضور دراردوگاههای مسلمانان روهینگیا از جمله در بنگلادش با آنان عکسهای تبلیغاتی نیز گرفته اند، اما در عمل هیچ اقدامی برای پایان دادن به مشکلات و مصایب آنان صورت نداده اند. اگر چه رسیدگی به پرونده نسل کشی مسلمانان روهینگیا دیر هنگام است اما متوقف کردن آن در این مرحله نیز میتواند به توقف جنایت ضد بشریت بخصوص مسلمانان روهینگیا که سازمان ملل مظلومترین اقلیت قومی جهان دانسته است کمک کند.
این موضوع از آن جهت بیشتر نگران کننده است که هماهنگی و همکاری میان بوداییان و نظامیان تندرو در میانمار با رژیم صهیونیستی در ضدیت با مسلمانان ایجاد شده است.
به نوشته روزنامه صهیونیستی هاآرتص، اسراییل ابزارها و فضای دیپلماتیک را در اختیار رژیم میانمار قرار داده است تا به جنایات خود ضد مسلمانان روهینگیا ادامه دهد. پیشتر فروش تسلیحات و فناوری نظامی رژیم صهیونیستی به میانمار موجب انتقاد از این رژیم شده بود
نتیجه گیری
در مجموع آغاز رسیدگی به پرونده نسل کشی ارتش و دولت میانمار از سوی دیوان کیفری بین المللی در لاهه هر چند دیر هنگام است، اما اگر قضات این دیوان به طور جدی به موضوع رسیدگی و حکم صادر کنند میتواند از تداوم نسل کشی یک اقلیت مسلمان کمک کند.
این اقدام دیوان کیفری بین المللی موجب شد باردیگر توجه جهانیان به ظلم و ستمهایی که مسلمانان روهینگیا در سالهای اخیر متحمل شده اند جلب شود؛ موضوعی که انتظارات عمومی و جهانی از این دیوان را نیز در برخورد با ظالمان و جنایات کاران افزایش میدهد و هر حکمی که به پایان یک نسل کشی در قرن بیست و یکم بیانجامد قطعا از حمایتهای جهانی بخصوص مسلمانان برخوردار خواهد بود. در غیر این صورت بی توجهی و یا برخورد سطحی دیوان کیفری بین المللی با این نسل کشی که همچنان ادامه دارد میتواند موجب تشویق به ارتکاب آن در سایر مناطق جهان شود. وضعیتی که امنیت جهانی و در همان حال عدالت را نیز مخدوش و امیدها را به ناامیدی تبدیل خواهد کرد.
نویسنده: مجید وقاری
کارشناس مسائل آسیا